نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

چگونه درمانگر مناسب را انتخاب کنیم؟ چگونه از جلسات درمانی یا مشاوره خود بیشترین بهره را برده و پیشرفت درمان خود را ارزیابی کنیم؟

درمانگر و مشاوره چگونه می تواند کمک کند
درمان می تواند یک راه‌حل مؤثر برای بسیاری از مشکلات روحی و روانی باشد. صحبت کردن در مورد افکار و احساسات خود با یک فرد حامی اغلب می تواند احساس بهتری در شما ایجاد کند.

بیان نگرانی های خود یا صحبت در مورد چیزی که بر دلتان سنگینی می کند، به خودی خود می تواند بسیار شفابخش باشد. شما از اینکه کسی به حرف هایتان گوش کند، احساس خوبی خواهید داشت زیرا می‌فهمید که شخص دیگری هست که به شما اهمیت می دهد و می خواهد کمکتان کند.

اگرچه صحبت کردن در مورد مشکلات با دوستان نزدیک و اعضای خانواده می تواند بسیار مفید باشد، اما گاهی اوقات به کمکی نیاز دارید که اطرافیان شما قادر به ارائه آن نیستند. هنگامی که به حمایت بیشتر، دیدگاه بیرونی یا برخی راهنمایی های تخصصی نیاز دارید، صحبت با درمانگر یا مشاور می تواند کمک کننده باشد.

پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند

حمایت دوستان و خانواده اهمیت بسیاری دارد اما با درمان متفاوت است. درمانگران شنوندگان حرفه ایِ آموزش دیده ای هستند که می توانند به شما کمک کنند تا ریشه مشکلات خود را پیدا کرده، در چالش های عاطفی موفق شوید و تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید.

برای بهره مندی از درمان، حتما لازم نیست مشکل روانی برای شما تشخیص داده شود. بسیاری از افراد برای درمان نگرانی های روزمره به دنبال کمک هستند: مثلاً مشکلات روابط، استرس شغلی یا عدم اعتماد به نفس. دیگران در مواقع سختی، مانند طلاق به درمان روی می آورند.

اما برای بهره‌مندی از مزایای مشاوره، مهم است که درمانگر مناسب را انتخاب کنید، کسی که به او اعتماد دارید، احساس می‌کنید از شما مراقبت می‌کند و سابقۀ کمک به شما برای ایجاد تغییرات برای بهتر شدن در زندگی‌تان را دارد. یک درمانگر خوب به شما کمک می کند قوی تر و خودآگاه تر شوید.

چرا درمان و نه دارو؟
فکر اینکه بتوانید مشکلات خود را با مصرف روزانه یک قرص حل کنید می تواند جذاب به نظر برسد، اما کاش به همین راحتی بود! مشکلات روحی و روانی دلایل متعددی دارند و فقط دارو درمانی مشکلی را حل نمی‌کند.

دارو ممکن است به کاهش علائم خاص کمک کند، اما عوارض جانبی دارد. علاوه بر این، نمی تواند مشکلات بزرگ را حل کند. دارو روابط شما را اصلاح نمی کند، به شما نمی‌گوید که با زندگی خود چه کار کنید یا به شما نمی گوید چرا به انتخاب های ناسالم خود ادامه می دهید.

درمان می تواند زمان بر و چالش برانگیز باشد، زیرا احساسات و افکار ناراحت کننده اغلب به عنوان بخشی از روند درمان ظهور می‌یابند. با این حال، درمان مزایای طولانی‌مدتی فراتر از تسکین علائم دارد.

درمان ابزارهایی را در اختیار شما می‌گذارد تا زندگی‌تان را متحول کنید، ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید، زندگی‌ای را که می‌خواهید بسازید و با هر مانعی که بر سر راهتان قرار می‌گیرد، کنار بیایید.

باورهای غلط درباره درمان
باور غلط: من نیازی به درمانگر ندارم. من آنقدر باهوش هستم که مشکلاتم را خودم حل کنم.

واقعیت: همه ما نقاط کور خود را داریم که هیچ ربطی به هوش ندارد. یک درمانگر خوب به شما نمی گوید که چه کاری انجام دهید یا چگونه زندگی کنید. او به شما یک دیدگاه بیرونی می دهد و به شما کمک می کند تا بینش به دست آورید و بتوانید انتخاب های بهتری داشته باشید.

باور غلط: درمان برای دیوانه‌هاست
واقعیت: درمان برای افرادی است که در خودآگاهی کافی برای درک نیاز خود به کمک دارند و می خواهند ابزارها و تکنیک هایی را بیاموزند تا اعتماد به نفس و تعادل عاطفی بیشتری داشته باشند.

باور غلط: تنها چیزی که درمانگران می خواهند در مورد آن صحبت کنند، پدر و مادر من هستند.
واقعیت: اگرچه که کاوش در روابط خانوادگی گاهی اوقات ریشۀ افکار و رفتارهای بعدی را در زندگی تشکیل می‌دهد، اما درمان تنها روی آن متمرکز نیست. تمرکز اصلی بر چیزی است که شما باید تغییر دهید: الگوها و علائم ناسالم در زندگی. درمان به این معنا نیست که والدین خود را سرزنش یا به گذشته فکر کنید.

باور غلط: درمان هرگز بهبود کامل را به دنبال ندارد.
واقعیت: درمان کار سختی است. فقط شکایت کردن مشکلی را حل نمی‌کند. بهبود در درمان از نگاه دقیق به خود و زندگی‌تان و بر عهده گرفتن مسئولیت اعمالتان ناشی می‌شود. پیدا کردن درمانگری که می تواند به شما در بهبود کمک کند درمانگر به شما کمک خواهد کرد، اما در نهایت شما هستید که باید کار را انجام دهید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-پیدا کردن درمانگر خوب که به بهبود شما کمک می کند



:: برچسب‌ها: درمانگر مناسب , درمان , درمانگر ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 10 تير 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

سیستم های درون خانوادگی (IFS) از ایده ی نظریه ی سیستم های خانواده استفاده می کند- این ایده که افراد نمی توانند به طور کلی جدا از واحد خانواده درک شوند

– تا تکنیک ها و استراتژی هایی را برای پرداختن موثر به مسائل درون جامعه یا خانواده ی درونی خود ارائه دهد.

این رویکرد معتبر بر این فرض استوار است که فرد دارای تنوعی از زیرشخصیت ها یا بخش هایی است و تلاش می کند تا هر کدام از این بخش ها را بهتر درک کند تا بتواند به درمان دست پیدا کند.

با یادگیری این که بخش های مختلف به عنوان یک سیستم چه عملکردهایی دارند و چگونه کل سیستم به سیستم های دیگر و افراد دیگر واکنش نشان می دهند،

افراد حاضر در درمان غالبا می توانند با کمک یک متخصص سلامت روانی آموزش دیده، بهتر قادر باشند تا ریشه های تعارضات را پیدا کنند، هر پیچیدگی و تناقضی که رخ می دهد را مدیریت کنند و به رفاه بیشتری دست پیدا کنند.

مدل درمانی IFS
از نظر مرکز مشاره : IFS مبتنی است بر مدلی یکپارچه. این رویکرد عناصر مشخص از هر مکتب مختلف روانشناسی.

مانند چندگانگی ذهن و سیستم های تفکر را ترکیب می کند بطوری که در عین حال هر یک از این زیرشخصیت ها یا بخش ها ویژگیها و ادراکات خود را دارا می باشند.

عناصر و مولفه های مختلف در راستای هدف درک و پرداختن موثر به موارد ساختاری و روایی بخش های مختلف ذهن متحد می شوند.

تکنیک های این درمان برای هر سطح از هشیاری زیرشخصیت های مختلفی می بیند، هر زیر شخصیت علایق، ناخوشایندها و تاریخچه ی خود را دارد و هر زیر شخصیت به نظر یک نقش متمایز را در دستیابی به خودمحافظتی برای فرد در درمان بازی می کند.

هر بخش درون هر فرد مسئول دفع رفتارها، اعمال و یا عکس العمل هایی است که می تواند منجر به نقص عملکرد و یا عدم هماهنگی درون فرد شوند.

بدین ترتیب، هر بخش بخاطر عملکرد اولیه ای که دارد مهم و متمایز شمرده می شود.

بخش ها می توانند همچنین دارای نقش های سالم و کارآمد و یا نقش های افراطی شناخته شوند. بخش هایی که دارای نقش های افراطی یاد شده هستند ممکن است از کار درمان بهره ببرند.

مدل IFS بر شبکه ای از ارتباطات بین بخش ها تاکید می کند چرا که بخش ها ممکن است قادر به تجربه تغییر به طور مجزا و به خودی خود نباشند.

فرض های پایه ای این مدل
a) این ماهیت مغز است که به تعدادی نامشخص از بخش ها یا زیربخش های شخصیتی مختلفی تقسیم شود.

b) هر کسی یک خود دارد و این خود می تواند و باید سیستم درونی آنها را مدیریت کند.

c) تمایل غیر افراطی هر بخش چیزی مثبت برای فرد است. هیچ بخش “بدی” وجود ندارد و هدف از درمانگری حذف برخی بخش ها نیست بلکه بجای آن کمک به آنها برای پیدا کردن نقش های غیر افراطی می باشد.

d) زمانی که ما رشد می کنیم، بخش های ما رشد پیدا می کنند و یک سیستم پیچیده از تعاملات در میان خودشان را شکل می دهند .

بنابراین، تئوری سیستم ها می تواند برای سیستم درونی به کار گرفته شود. زمانی که سیستم تشخیص داده می شود، بخش ها می توانند به سرعت تغییر پیدا کنند.

e) تغییرات در سیستم درونی، تغییرات در سیستم بیرونی را تحت تاثیر قرار می دهد و به عکس. اجرای این فرض مستلزم این است که هر دوی سطوح درونی و بیرونی بایستی ارزیابی شوند.

سکس تراپ کیست و چه کسانی به مشاوره ی جنسی نیاز دارند؟
چگونه می توانیم توجه و تمرکز کودک مان را افزایش دهیم؟
چگونه شادمانی گم شده را به وجودمان دعوت کنیم؟
چگونه آسیب های بعد از طلاق را ترمیم کنیم؟
روانشناسی اعتماد به نفس از دست رفته

اهداف کلی این درمان
a) برای دستیابی به تعادل و هارمونی درون سیستم درونی

b) برای تمایز قائل شدن و بالا بردن خود به طوری که بتواند رهبر موثری در سیستم باشد

c) زمانی که خود در رهبری است، بخش ها وردی برای خود تامین خواهند کرد اما به رهبری احترام گذاشته و تصمیم گیری خود را سرعت می بخشد.

d) همه ی بخش ها وجود خواهند داشت و استعدادهای خود را که تمایلات غیر افراطی را منعکس می سازند، در اختیار خواهند گذاشت.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-درمان به وسیله مدل سیستم درون خانوادگی IFS



:: برچسب‌ها: سیستم درون خانوادگی , درمان , مدل درمانی IFS , مدل درمانی ,
:: بازدید از این مطلب : 759
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 ارديبهشت 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد