نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در تربیت فرزندان، توجه به مسائل و نیازهای روحی و روانی آنها اهمیت ویژه‌ای دارد. بسیار مهم است که فرزندان گرفتار عقده‌های روانی نباشند تا توانایی دفاعی بدنی بیشتری پیدا کنند و کمتر بیمار شوند. بی‌توجهی والدین به کودک باعث می‌شود که کودک احساس کمبود شخصیت کند. پدر و مادرش فقط به تغذیه‌اش توجه دارند و به شخصیت او احترامی نمی‌گذارند و از این جهت کمبود شخصیتی خود را در لجبازی و نافرمانی و مجادله ابراز می‌دارد. بنابراین والدین باید علاج قبل از وقوع را درباره کودکانشان منظور دارند و شخصیتشان را پایه‌ریزی نمایند.

در قرآن کریم آمده: «فرزندانتان را در خردسالی به آداب (خوب و پسندیده) تشویق و ترغیب کنید.»

از طرفی برخی از والدین فکر می‌کنند که کودکان دچار استرس (دلهره و اضطراب) و ناراحتی‌های روانی نمی‌شوند و از هیجان و ناراحتی‌هایی که در درون طفل وجود دارد، غافل هستند.

گاهی مادر ناآگاه برای نظافت اتاق کودک چوب کبریت‌ها و لوازم بازی‌اش را به هم می‌ریزد و ساختمان‌هایش را خراب می‌کند. از هیجان و ناراحتی‌هایی که در درون طفل ایجاد می‌کند، غافل است. همه این موارد و مثال‌های دیگر، مونه دچار شدن کودکان به استرس و نابسمانی روانی است. بنابراین اگر والدین وظیفه خود را فقط در رفع نیازهای مادی فرزندان خود بدانند و به نیازهای عاطفی و روانی کودکشان آشنا باشند و در پاسخگویی به این نیازها تلاش کنند، روح و روان کودکان هرگز دچار آسیب نخواهد شد.

بحران‌های روانی در دوره کودکی

مشکلات خانوادگی

اختلافات خانوادگی تاثیر عمیقی در کودک می‌گذارد. اگر گفت‌وگوها به حل مشکل ختم شود و تکراری و خسته‌کننده و شدید نباشد، باعث یادگیری طفل و به‌کارگیری گفت‌وگو برای حل اختلاف می‌شود، اما از طرفی درگیری‌های هر روزه، بی‌احترامی‌ها و توهین‌های افراد خانواده به یکدیگر باعث آزردگی روحی کودک خواهد شد. زیرا دعواهای خانوادگی سال‌ها در ذهن او باقی مانده و حتی ممکن است بر زندگی و آینده او تاثیر منفی بگذارد. کودک پدر و مادر را سرمشق قرار می‌دهد و در آینده با همسرش برخورد درستی نخواهد داشت.

از مسائل دیگری که باعث ایجاد نگرانی در کودکان می‌شود، حرف زدن از مشکلات شدید خانواده مانند بدهکاری‌ها است، که در صورت تکرار و رفتار و گفتار نامناسب اعضای خانواده به وجود می‌آید. بهتر است بزرگ‌ترها همیشه از چگونگی حل مشکلات و راه‌های امیدوارانه حرف بزنند و کودک را به زندگی و آینده امیدوار کنند. گاهی نیز بدگویی از افراد فامیل، روح ظریف و حساس کودک را آزرده و او را نسبت به دیگران بدبین می‌سازد. با محبت و گذشت نسبت به دیگران مطمئنا کودک آموزش دیده و در آینده موفق‌تر خواهد شد.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-پیشگیری از بیماری‌های روانی کودکان



:: برچسب‌ها: اضطراب , بیش فعالی , تربیت فرزندان ,
:: بازدید از این مطلب : 691
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

امروزه بسیاری از والدین از دروغ گفتن کودکانشان شکایت می‌کنند، اشتباهات تربیتی و زمینه‌های خانوادگی و اجتماعی سبب پدید آمدن این صفت زشت در کودک می‌شود، وگرنه گاهی فرزند، والدین را در دروغگویی الگو قرار می‌دهد. همانگونه که دروغ گفتن به فرزندان زشت و ناپسند است، دروغ گفتن در حضور فرزندان نیز زشت و ناپسند خواهد بود. وا لدین باید بدانند پیمان‌شکنی و عمل نکردن به وعده خود در مقابل کودکان آثار ناگواری در روح آنان بر جای می‌گذارد و اگر کودک موارد فراوانی از عهدشکنی، بدقولی و دروغگویی را مشاهده کند، او نیز به سوی انجام این اعمال و رفتار پیش می‌رود. به این صورت که اگر پدر و مادر در روابط با یکدیگر و یا دیگران، سخنان خلاف واقع بگویند، کودک در ابتدا به عنوان تقلید و سپس به صورت عادت دروغ خواهد گفت.

متاسفانه گاهی پدر یا مادر در غیاب دیگری به فرزندش می‌گوید که مثلا پدرت دروغ می‌گوید، این کار سبب سلب اعتماد فرزند به گوینده یعنی مادر و پدر می‌شود. گاهی برخی از پدران و مادران بدون توجه به صفات کودکی به محض این‌که اشتباهی از کودک سر زد، او را به شدت مورد تنبیه و سرزنش قرار می‌دهند. این عمل سبب می‌شود که کودک راه‌های مختلفی را برای فرار از این مجازات‌ها در پیش گیرد. دروغ هم یکی از راه‌هایی است که کودک انتخاب می‌کنند، زیرا در این صورت تصور می‌کند تنها راه نجات دروغ گفتن است.

گاهی نیز کودکان سعی می‌کنند در میان جمع خودنمایی کنند و خود را در میان جمع، مورد توجه قرار می‌دهند. این عمل در بعضی موارد مورد تشویق عملی یا زبانی دیگران قرار می‌گیرد و سبب می‌شود که آنان این شیوه را ادامه دهند و به سوی دروغ‌گویی به صورت شوخی و جدی کشیده شوند. همان‌طور که می‌دانید، یکی از ویژگی‌های دوران کودکی کنجکاوی است و به همین خاطر کودک سوالات زیادی را از والدین می‌پرسد، گاهی پدران و مادران یا نمی‌توانند یا نمی‌دانند چگونه باید جواب پرسش‌های کودک خود را بدهند. از این رو به تصور این‌که کودک متوجه دروغ و راست نمی‌شود، به او دروغ می‌گویند. اما پس از چندی کودک رشد کرده و می‌فهمد که به او دروغ گفته شده که در این صورت از تاثیرات زشت آن در امان نخواهد بود.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-کودکان را از دروغ‌گفتن نجات دهید



:: برچسب‌ها: آموزش کودک , بدزبانی کودکان , تربیت کودک , دروغگویی ,
:: بازدید از این مطلب : 709
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

این تصور نادرست است که اگر از همان ابتدا همانند بزرگان با کودکمان حرف بزنیم، زودتر بزرگ می‌شود و از نظر اجتماعی پیشرفت می‌کند، در حالی که اگر کودکان دلایل عقلی را می‌فهمیدند، دیگر احتیاجی به تربیت نداشتند. اگر از اول طفولیت با کودکان با زبانی صحبت شود که قادر به درک آن نیستند، در واقع آنان را به استعمال کلمات بیهوده و بی‌مورد عادت داده‌ایم، زیرا کودک در عالم طفولیت سیر می‌کند و چنین زبانی را نمی‌پسندد. پس به تدریج باید اسباب پیشرفت و تشخیص کودکان را فراهم آوریم.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «بر پدر و مادران لازم است که دنیای کودکان را درک نمایند و در ارتباط با آنان رفتاری کودک‌پسند پیشه کنند.»

بنابراین، مسائل تربیتی و آموزشی را نیز باید با زبانی کودکانه و همراه با شادی و در قالب بازی به فرزندانمان بیاموزیم و از سخت‌گیری بپرهیزیم و توقع نداشته باشیم که آنان نیز همانند ما فکر کنند و رفتاری همانند رفتار بزرگسالان داشته باشند. در نتیجه باید به مقدار فهم کودک با او سخن بگوییم و چیزی را که در توانایی و فهم قوای عقلانی او نیست به او لقا نکنیم، زیرا موجب ایجاد نفرت و انزجار او می‌شود. رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: «اگر کسی با مردم سخنی بگوید که درخور عقل آنان نیست، فتنه و ناامنی برای برخی از آنان ایجاد می‌کند.

روان‌شناسان تعلیم و تربیت، معتقدند که والدین و مسئولین تعلیم و تربیت باید استعدادهای کودکان را بشناسند و برای کشف و تقویت و پرورش آن استعدادها کوشش کنند. آنها معتقدند که اخلاق در فطرت کودک نهفته است و والدین تنها پرورش‌دهنده اخلاق هستند، نه یادهنده. کودک بالفطره راستگو، با محبت و درست‌کار است. بزرگ‌ترها و محیط از او چیز دیگری می‌سازند. برخی نظریه‌پردازان تعلیم و تربیت عقیده دارند که به علت ترس کودک در مدرسه استعدادهای او شکفته نمی‌شود. بنابراین ما باید به تفاوت‌های فردی کودکان، استعدادها، علاقه‌ها و دیگر تفاوت‌های آنها توجه کنیم. در مدرسه باید ابتدا دانش‌آموز کاملا شناخته شود و استعداد و علائق او کشف شود و سپس برای به‌کارگیری استعداد و علائقش او را راهنمایی کنند. مدرسه باید مکان مناسبی بوده و امکانات لازم را برای تحصیل کودکان فراهم کند و آموزش و پرورش بهترین نهاد برای رسیدن به این هدف است. مسئولین می‌توانند از طریق ایجاد برنامه‌های تفریحی مثل اردو و بازدید، مدرسه و کلاس را از حالت خشک و بی‌روح درآورند.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-تربیت کودک را به زبان خودش به او بیاموزید



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 769
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

بی‌تردید همه کودکان دارای صفات همسان نیستند و تفاوت‌های بسیاری در خلاقیت، استعداد، اخلاق، صفات ظاهری و… دارند. به طور معمول خانواده‌ها به کودکی که شیرین زبان‌تر است، مهربانی فزون‌تری انجام می‌دهند. توجه داشته باشید که وقتی به کودکی، در حضور کودک دیگر بیشتر توجه می‌کنید، یا او را نسبت به دیگری بیشتر در آغوش می‌گیرید و یا یکی را نسبت به دیگری بیشتر مورد نوازش قرار می‌دهید، دیگری نیز سعی می‌کند خود را به شما نزدیک ند و از آن کودک دیگر متنفر شود و در نتیجه کودک، خود را حقیر می‌بیند و احساس کمبود شخصیت می‌نماید و در صدد تحقیر و تخریب فردی که بیشتر مورد توجه است بر می‌آ‌ید.

در جایی که کودکان به حد درک و فهم رسیده‌اند و می‌توانند علل تشویق‌ها و تنبیه‌ها را درک کنند، دیگر نباید در محبت از هر جهت تساوی برقرار کرد، زیرا در این صورت کودک وظیفه‌شناس و درست‌کار، دلسرد می‌شود و کودک بی‌انضباط و بی‌تلاش نیز به راه خود ادامه می‌دهد. پدران و مادران باید ملاک‌ها و معیارهای ارزش‌گذاری را برای کودکان دارای فهم، تبیین نمایند. بدین ترتیب، کودکان می‌فهمند که اگر می‌خواهند دارای ارزش و اعتبار بیشتری شوند، باید در راه رسیدن به این کمالات کوشش و تلاش نمایند.

البته دستور پیشوایان معصوم به عدالت بین فرزندان به این معنا نیست که با فرزندان شایسته و کوشا و فرزندان بی‌نظم و بی‌تلاش یکسان رفتار کنیم، بلکه این احادیث در جایی که کودکان در سنین ابتدایی رشد هستند یا تبعیض، دلیل معنوی و کمالی ندارد و یا برتری، کسبی و اکتسابی نیست، تاکید بر عدالت می‌کنند. پس امتیاز دادن به کودکان باید بر اساس لیاقت آنان و تلاششان برای رسیدن به کمالات و خوبی‌ها باشد تا همه کودکان خانواده دارای اهداف عالی و بلند گردند و خوی را در مسیر کمال و معنویت و ملاک‌های ارزشمند قرار دهند و بدانند که اعمال و رفتارشان سبب تفاوت و تشویق از سوی والدین است و تفاوتی میان پسران دختران نیست.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-در بین کودکان خود عدالت را رعایت کنید



:: برچسب‌ها: تبعیض , مشاوره خانواده , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 756
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

محبت یکی از اساس‌ترین نیازهای یک انسان است. انسان فطرتا دوست دارد محبت کند و محبت ببیند. بدون مهر و عاطفه حتی تغذیه هم که از اساسی‌ترین نیازهای کودک است، ناقص خواهد بود. به همین خاطر محبت و مهربانی و احترام به کودکان شایسته و پسندیده است. دوران شیردهی کودک و لذت بردن او از آغوش مادر و برخورداری از نوازش و مهر مادری نباید فراموش شده یا بی‌اهمیت شمرده شود. کودک هرگز نوازش‌ه و محبت‌ها و بازی‌های خود با پدر و مادر را فراموش نخواهد کرد. پدر باید کودک را ببوسد، او را روی زانو بنشاند و نوازش کند، ولی در این کار زیاده‌روی نکند و خوب و بد و اخلاق و ادب را هم با روش مناسب او بیاموزد.

برخی از والدین همیشه کودک را در آغوش خود و در کنار خود می‌خوابانند و او را به قدری وابسته می‌کنند که کودک بیشتر می‌خواهد در کنار پدر و مادر بخوابد. برای این‌که چنین عادت ناپسندی در کودک شکل نگیرد، می‌توان ساعاتی را در اتاق کودک خوابید تا کم‌کم ترس و اضطراب او از بین برود و این بستگی به ترس کودک و شدت آن و عکس‌العمل او از تنهایی دارد. افراط در محبت باعث می‌شود که کودک خیال کند اجازه دارد هر کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد و همیشه پدر و مادر او را آزاد خواهند گذاشت. کودک باید کم‌کم راه‌های گفت‌وگو و استفاده از قانون را در خانواده و مدرسه یاد بگیرد.

کودکانی که والدین بی‌حد مرز به آنها محبت می‌کنند و همه خواسته‌هایشان را برآورده می‌سازند، ناتوان و زودرنج می‌شوند و در تمام عمر انتظار دارند همه مردم همچون والدینشان دست به سینه و تسلیم آنان باشند که این امر در هیچ محیط و زمانی برایشان فراهم نخواهد شد. چنین کودکانی در صورت بی‌اعتنایی دیگران و یا کمترین ناکامی‌ها آزرده خاطر و ناراحت شده و شکست می‌خورند و در نتیجه احساس زبونی و ناتوانی و حقارت می‌کنند و از زندگی بیزار و مایوس می‌شوند.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-در هنگام محبت به کودکانتان هم تعادل را رعایت کنید



:: برچسب‌ها: رفتار کودک , محبت , مشاوره خانواده , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 763
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تربیت و آموزش از آغاز تولد شروع میشود و در هر سن و سالی روش به‌خصوصی دارد که جابه‌جایی هر روش در سال‌های مختلف باعث سخت‌شدن تربیت خواهد شد. نکات مهم و لطیفی در امر تربیت فرزندان وجود دارد که والدین باید به آنها توجه کرده و در تربیت فرزندان این نکات سرنوشت‌ساز را مدنظر قرار دهند. سال‌های آغازین زندگی فرد، آنقدر در تربیت او تاثیرگذار است که میتوان گفت هفت سال آغاز عمر برای شخصیت یافتن کودک کافی است. از این رو باید در جا دادن مطالب و ویژگیهای تربیتی در ذهن آنان بسیار دقت کرد.

با این وجود، همه مراحل و سنین انسان برای تربیت یافتن عادت‌ها و یادگیری، مناسب است و هیچ زمانی را نباید از دست داد. به این منظور ابتدا باید مراحل رشد و استعداد کودک را شناخت آنگاه به تربیت و آموزش او اقدام کرد تا از افراط و تفریط در امان باشد. مسئله‌ای که باید در تربیت فرزندان به آن توجه کرد، تفاوت‌های فردی است. بر این اساس نمیتوان برای افراد مختلف یک نوع تربیت را در نظر گرفت. خانواده، شخصیت، فرهنگ، روش تربیت و محیط‌های مختلف همه باعث این تفاوت‌ها میشوند.

همانطور که میدانید، تربیت اصلی و اساسی در دوره اول زندگی شکل میگیرد که همان تربیت شخصیت فرد نام دارد و پس از آن تربیت فرهنگی و اجتماعی شروع میشود و اینجاست که نقش یک پدر و مادر آگاه و یا مربی ارزشمند احساس میشود که چگونه کودک را راهنمایی کنند. حضرت علی(ع) درباره تربیت کودک میفرمایند:

کودک را 7 سال باید نگه‌داری و تربیت جسمی کرد و 7 سال به او آداب آموخت و 7 سال دیگر باید به او خدمت کرد. فرزند تا 23 سالگی رشد جسمی خواهد داشت و تا 35 سالگی عقل او افزون خواهد شد و پس از آن تجربه او افزایش خواهد یافت.

همین نوزادان و ناتوانان امروز، زنان و مردان توانا و پدران و مادران آینده‌اند که آنان هم باید متکفل پرورش فرزندان خود باشند. تربیت خوب، امانتی است که به تمام نسل‌ها منتقل میشود. باید دانست که زحمت تربیت صحیح و معمولی اطفال به مراتب ساده‌تر از تربیت مجددشان خواهد بود. دشواری تربیت به عدم توانایی پدران و مادران و عدم آگاهی و تسلط آنان باز میگردد، در غیر این صورت، اگر آگاهی و علاقه باشد کار تربیت، دلپذیر و خوشحال‌کننده خواهد بود. البته زمان پدران و مادران گذشته با زمانه ما متفاوت است و به همین ترتیب اوضاع و احوال امروز نیز با روزگار آینده، تفاوتی چشمگیر خواهد داشت.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ویژگیهای تربیتی کودک



:: برچسب‌ها: آموزش کودک , تربیت کودک , رفتار کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 739
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تلویزیون یکی از وسایل مدرن است که در اثر پیشرفت صنعت به وجود آمده است و با تمام منافعی که دارد، زیان‌هایی نیز با خود به همراه می‌آورد. کودکان همچون بزرگسالان مایلند تلویزیون تماشا کنند و گاهی نیز آن را بر مطالعه کتاب‌های سودمند و دینی و بحث و گفت‌وگو و… ترجیح می‌دهند. والدین از این واقعیت که تلویزیون اطفالشان را سرگرم می‌نماید، خوشحال می‌شوند، اما درباره صدمه‌های احتمالی که بر چشم و مغز کودکانشان وارد می‌سازند، نگرانند.

کودکانی هستند که بیشتر وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، می‌توان گفت آنها به تلویزیون معتاد شده‌اند. تماشای زیاد تلویزیون عوارضی مثل خستگی، سردرد، کم‌خوابی، استفراغ و… دارد. برخی والدین معتقدند که تلویزیون مانند داروست و مقدار معینی دارد و باید درست مصرف گردد و به همین منظور به کودک اجازه داده می‌شود که در وقتی معین، برنامه‌ای خاص را ببیند.

وقتی در تلویزیون در یک فیلم سینمایی که به نمایش درمی‌آید خشونت ظاهر شود بدون شک افکار، احساسات، عواطف و رفتار کودکی که شاهد این‌گونه صحنه‌های خشن است، تحت تاثیر قرار می‌گیرد و سیستم انگیزشی او را تحریک می‌کند. خشونتی که به صورت تصویری ارائه شود، احتمال خشونت و رفتارهای ناشی از ترس و وحشت را در کودکان کم‌سن و سال و به‌خصوص پسران، چند برابر افزایش می‌دهد. این نوع صحنه‌های خشن احتمال جرم و جنایت را در افراد افزایش می‌دهد.

البته بعضی کودکان بیشتر از بقیه از نظر فکری درگیر این نوع فیلم‌ها می‌شوند. جنسیت هم در این مورد اهمیت دارد. یعنی پسرها بیشتر از دخترها تحت تاثیر قرار می‌گیرند. مواجهه با صحنه‌های خشونت در تلویزیون، فعالیت مغز را در کودکان تحت تاثیر قرار می‌دهد و این تاثیر حتی در کودکانی که در گذشته رفتار خشونت‌آمیز نداشته‌اند نیز دیده می‌شود. فرزندان دوست دارند ساعت‌ها پای تماشای تلویزیون، ویدئو و فیلم بنشینند! آنها با این کار احساس شادی و رضایت می‌کنند، اما این رضایت با مشکلاتی همراه است. اگر آنها را به حال خود رها کنند، از تاثیرات بد ذهنی و روانی این مسائل در امان خواهند بود. استفاده بیش از حد از وسایل با چاقی و بی‌تحرکی کودکان همراه است و عواقب جسمی بدی به دنبال خواهد داشت. همچنین ارتباط آنها را با پدرها و مادرها کمتر می‌کند. در نتیجه کودکان فرصت ندارند در مورد مسائل خود با والدین صحبت کنند و به تدریج ارتباطات کمرنگ‌تر می‌شود و فاصله‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-نقش تلویزیون در تربیت کودکان



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , مشاوره خانواده , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 743
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کار و کوشش اساس زندگی است. انسان با کار کردن است که خوراک و پوشاک و مسکن تهیه می‌کند. تمام صنایع و اختراعات شگفت‌انگیز در اثر کار و فعالیت انسان‌ها به وجود آمده است و ترقی و پیشرفت هر کشوری نیز به مقدار کار و کوشش آن کشور بستگی دارد. دنیا جای کار و کوشش است، نه جای تنبلی و تن‌پروری. خدا در قرآن می‌فرماید: «انسان جز به مقدار سعی و کوشش خود بهره‌ای ندارد.»

در تربیت فرزندان توجه به مسائل اقتصاد خانواده و عدم اسراف و تبذیر، اهمیت دارد. فرزندان باید بدانند که پول دسترنج پدر است که او در اثر کار مفید اجتماعی به دست می‌آورد. رعایت میانه‌روی، پرهیز از خواسته‌های غیرضروری و اجتناب از حرص و ولع مادی، پایه‌های تربیت صحیح است. فرزندان باید دریابند که انسان در مبارزه شدید خود برای بهبود زندگی، بیشتر احساس غرور می‌کند و بردباری و تلاش می‌تواند وضع مادی را بهبود بخشد. باید به کودکان یاد داد که بدون اجازه به اموال دیگران دست نزنند و نیز والدین باید صداقت اقتصادی داشته باشند و مسائل را از کودکان خود پنهان نکنند. اطفال باید نخست برای خود و سپس برای بقیه افراد خانواده و اجتماع احساس دلسوزی کنند و نباید در نگهداری لوازم و اشیاء زندگی بی‌توجهی نمایند.

ملاحظه‌کاری جنبه خاص دلسوزی است. دلسوزی بیشتر در افکار و مقصود انسان تجلی می‌کند، اما ملاحظه‌کاری در عمل ظاهر می‌شود. ملاحظه‌کاری در لباس و کفش را باید به کودکان آموخت تا نوبت به اشیای منزل و اموال عمومی و اجتماعی برسد. کودکان باید چنان تربیت شوند که بای خراب‌کردن وسیله‌ای، بدون سرزنش، احساس شرم کنند. در تربیت اقتصادی باید از وجود اطفال در خریدن چیزهایی از مغازه استفاده شود. آنها می‌توانند با پولی که در اختیارشان قرار می‌گیرد، خرید کنند. در بیشتر خانواده‌های امروزی، پول توجیبی فرزندان مانند خوراک و لباس و… امری اصلی و اساسی منظور می‌شود. پول را نباید در قبال انجام کاری از کارهای خانه به کودک داد، بلکه این امر، نوعی آموزش او در استفاده از پول است و اگر والدین می‌خواهند نتیجه خوبی از این آموزش بگیرند، بهتر است بیش از حد در مصرف پول توجیبی، کنترل و نظارت نداشته باشند. در حالی که طفل بزرگ می‌شود، پول توجیبی نیز باید بیشتر شود، به نحوی که مخارج و مسئولیت‌های اضافی را در بر گیرد؛ مخارجی مثل تفریحات سالم و سرگرمی‌های مناسب.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-تربیت اقتصادی کودکان هم مهم است



:: برچسب‌ها: آموزش کودک , اقتصاد خانواده , تربیت کودک , تنبیه , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 766
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

والدین باید مراقبت انتخاب هویت نوجوانان در فضای مجازی و بازی های آنلاین فضای سایبر باشند.

با افزایش سرگرمی های آنلاین شاهد افزایش آسیب هایی بوده ایم که آینده کودکان و نوجوانان را مورد تهدید قرار داده است.

نداشتن نظارت صحیح خانواده ها بر فعالیت های آنلاین کودکان و نوجوانان و نظارت بر کارهای دوستی های مجازی فرزندان موجب می شود آنان به راحتی فریب مجرمان سایبری را خورده و مورد سوء استفاده قرار گیرند.

بازی های آنلاین مناسب ترین بستر برای سودجویان سایبری است که بتوانند کودکان و نوجوانان را در دام امیال

پلید خود بیاندازند.

نوجوانان در دوران بلوغ و احساسات این دوره با توجه به محدودیت های مالی برای به دست آوردن منابع مالی جهت مطرح کردن خود هستند. بنابراین به هر اقدامی دست می زنند و فضای مجازی را بهترین محیط برای خود می بینند.

متاسفانه نوجوانان برای گرفتن فالو و محبوب شدن و مطرح کردن خود در شبکه های مجازی و بازی های آنلاین هویت ظاهری و جنسیتی خود را در فضای مجازی تغییر می دهند و عکس های از جنس مخالف به جای عکس خود تهیه کرده و در بازی های آنلاین و شبکه های اجتماعی از آن استفاده می کنند. و این کار بر شخصیت روحی و روانی آنها اثر گذار است.

به عنوان نمونه در بعضی شبکه های اجتماعی و خصوصا بازی های کامپیوتری مانند کلش اف کلنز نوجوان پسری جهت جمع آوری الماس و دست یابی به مراحل بالاتر، جنسیت خود را دختر معرفی کرده با گول زدن کاربران دیگر در فضای مجازی خود را دختر معرفی کرده که این مسئله در آینده می تواند فرد را دچار بحران های روحی و روانی کرده و برای آنها ایجاد مشکل کند چون علی رغم باورهای عمومی «عدم شناسایی در فضای مجازی» حقیقتا فضای سایبری به صورت صفر و یک است و همه اقدامات کاربران به صورت مستند باقی خواهد ماند. با توجه به چت های کاربران در فضاهای اجتماعی برخی از آنها تقاضای تصاویر غیر اخلاقی کرده تا الماس برای بازی یا شارژ برای اینترنت به وی ارسال کنند.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-مراقبت از رفتار هویتی کودکان در دنیای مجازی



:: برچسب‌ها: سایبری , مراقبت از کودکان در فضای مجازی ,
:: بازدید از این مطلب : 678
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در سال های اخیر به دلیل ناتوانی نظام های سلامت در جواب دادن به نیازها و انتظارهای نوین بهداشتی و درمانی، گرایش بین المللی قدرتمند در خصوص بهینه سازی نظام سلامت، با استفاده از سازو کار بازار صورت گرفته است. نتیجه های حاصل از پژوهش های این سیستم گویای آن است که در اغلب موردها نتایجی که مورد انتظار بود به دست نیامده است. اختلاط بحث محتوای بهینه سازی یکی از دلایل عمده ی شکست این هدف بوده است. در صورتی که محتوای بهینه سازی به حوزه های کارکردی نظام سلامت اشاره دارد، فرآیند اصلاح در باب راهبردهای رسیدن به هدف های اصلاحی به بحث می پردازد اصلاح سازمانی در مرکز یک فرآیند اصلاح قرار دارد و به عبارت دیگر بحث فرآیند اصلاح یک موضوع مدیریتی است تا سیاسی و اقتصادیی.

پس لازمۀ اجرای موثر این فرایند، اتکا به یک برنامه و تفکر مدیریتی جامع و کاربردی است. به هر اندازه که این برنامه در سطوح بالاتر به اجرا گذاشته شود، امکان موفقیت و تأثیر گذاری آن افزایش می یابد؛ چرا که با فرایندهای کلیدیی بین بخشی ارتباط پیدا می کند. این تفکر باید از یک طرف پاسخ گوی نیازها و تقاضاهای جدید و در حال تغییر جامعه باشد و از طرف دیگر تغییر اصلاح سازمانی را در بطن خود پیش ببرد. برنامه و تفکر ن«مدیریت جامع»، واجد چنین خصوصیاتی است. از این رو شاید تنها گزینه ما برای اصلاحی موفق در نظام سلامت، استقرار این پارادایم مدیریتی باشد.

مقدمه

کاربرد اصطلاح واژه «اصلاح نظام سلامت» در نوشته های مربوط به ارتقای سلامتی روز افزون شده است. این توجه جهانی سبب شده است که در کشورهای در حال توسعه نیز راهبردها و گزینه های رسیدن به هدف های نظام سلامتی افزایش یابد. پس از سال ها گفت و گوی بی حاصل درباره راه های نیل به مراقبت های اولیه بهداشتی اکنون پرداختن به این موضوع جذاب و چالش برانگیز شده است .

به دنبال درک اهمیت موضوع سلامتی به عنوان اصلی ترین محور توسعۀ پایدار، از طرف مقامات سیاسی جهان، از اواخر نیمۀ اول قرن بیستم شاهد سه نسل اصلاحات در نظام سلامت، بوده است. این توجهات و حرکت ها معمولا از نیم کره شمالی به جنوب و از غرب ه شرق گسترش یافته است. اولین نسل اصلاحات در ده های 40 و 50، موجب استقرار نظام ملی مراقبت های بهداشتی و درمانی در کشورهای جهان شد. این نظام ها طی دهه 60 به دنبال افزایش هزینه ها خصوصا به سبب رشد حجم و نوع خدمات بیمارستانی، شدیدا تحت فشار قرار گرفتند. در اثر بحران های نفتی و رکود اقتصادی، از اوایل دهه 70 فشار ناشی از افزایش هزینه ها تشدید شد و زمینه را برای ایجاد اصلاحات دیگری در سطح بین المللی فراهم کرد. دومین نسل اصلاحات، «مراقبت های بهداشتی اولیه» را به عنوان یکی از حقوق اساسی همه مردم جهان، با شعار بهداشت برای همه تا سال 2000» مطرح کرد. علی رغم توفیقات اولیه این اصلاحات توقعات عمومی از کیفیت خدمات، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری را برآورده نساخت.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بهینه سازی نظام سلامت



:: برچسب‌ها: بهینه سازی نظام سلامت , روانشاسی سلامت ,
:: بازدید از این مطلب : 736
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 آبان 1399 | نظرات ()